Matter هم به
صورت فعل و هم اسم میتونه توی جمله ظاهر بشه.
کاربرد matter به عنوان فعل در جملات مثبت
به مکالمه زیر دقت کنید:
A: Sally says the school
buildings are in a bad state.
سالی
میگه ساختمون های مدرسه تو وضعیت بدی قرار داره
B: Well, the local authority doesn’t care. Nobody cares.
آره
خب. مسئولا اهمیت نمیدن. هیچکس اهمیت نمیده
A: Well it matters to Sally. She has to work there.
اوهوم. برای سالی
خیلی مهمه. او باید اونجا کار کنه
در جملات مثبت می تونیم از این فعل همونطور که در مثال بالا می بینید
استفاده کنیم. معادل it
matters to someone در فارسی میشه " این
براش مهمه".
It matters to him = It is important to him
کاربرد matter به عنوان فعل در جملات منفی
به مکالمه زیر دقت کنید:
A: I forgot to buy milk when
I was in town.
وقتی
شهر بودم فراموش کردم شیر بخرم
B: It doesn’t matter. We’ve got enough till tomorrow.
مهم نیست. تا فردا
به اندازه ی کافی داریم.
خب همونطور که می بینید اصطلاح "It doesn’t matter" اینجا به کار رفته. معادل این جمله در
فارسی " مهم نیست" یا "اشکالی نداره" هست. معادل های بیشتر
این جمله رو توی انگلیسی می تونید مشاهده کنید:
It doesn’t matter = no problem = that’s not a big deal= It wouldn’t matter
کاربرد matter به عنوان فعل در سوالات
به مثال پایین دقت کنید:
Does it matter if
I leave my computer on all night?
مشکلی داره اگه من
کامپویترم رو تمام شب روشن بذارم؟
خب تو جمله ی بالا "does it matter" همراه با " if"
اومده. پس معمولا این فعل با "if"
توی سوالات ظاهر میشه.
Does it matter if… = Would it matter if…
یدونه مثال دیگه:
A: I forgot to copy Chris in
on the email to Margaret.
B: Does it matter?
A: I suppose not.