?Have you been to Mexico City
آیا تا به حال به مکزیکو سیتی رفته ای؟
.Yes, I have. Many times
بله، رفته ام. چند بار.
?Have you ever driven a car there
آیا تا به حال در آنجا اتومبیل رانده ای؟
.No, I've never driven in Mexico City
نه، من هرگز در مکزیکوسیتی رانندگی نکرده ام.
buy - I have bought : افعال بی قاعده
break - we have broken
play we have played : افعال با قاعده
live - we have lived
ماضی نقلی را برای بیان افعالی به کار می بریم که در گذشته انجام شده اند ولی اثر و نتیجه آنها تا زمان حال باقی است و به زمان حال ارتباط پیدا می کند.
?Have you ever been to Japan
آیا هرگز به ژاپن رفته اید؟
".Have you been to France?" (in your life) “No, I haven't"
آیا هرگز از فرانسه دیدن کرده ای؟» «نه، نکرده ام.»
.We've been to Canada, but we haven't been to Alaska
ما از کانادا دیدن کرده ایم، اما هرگز به آلاسکا نرفته ایم.
.Mary has had many different jobs and has lived in many places
مری شغل های مختلفی داشته است و در جاهای زیادی زندگی کرده است.
.I've seen that woman before, but I can't remember where
من آن زن را قبلا دیده ام، اما به یاد نمی آورم کجا.
?How many times has Brazil won the World Cup
برزیل چند بار جام جهانی را تصاحب کرده است؟
".Have you read this book?” “Yes, I've read it twice.” (twice = two times
ایا این کتاب را خوانده ای؟» «بله، آن را دو بار خوانده ام.»
استفاده از never / ever در زمان ماضی نقلی پرسشی :
"Has Amy ever been to Australia?” “Yes, once.” once = one time
آیا امی هرگز از استرالیا دیدن کرده است؟» «بله، یک بار.
".Have you ever played golf?” “Yes, I play golf a lot"
یا هیچ وقت گلف بازی کرده ای؟» «بله، من زیاد گلف بازی می کنم.»
.My mother has never traveled by plane
مادر من هرگز با هواپیما سفر نکرده است.من هرگز اسب سواری نکرده ام.
.I've never ridden a horse.“Who is that man?” “I don't know. I've never seen him before"
آن مرد کیست؟» «نمی دانم. هرگز او را قبلا ندیده ام.»
وقتی که از مقطعی از زمان صحبت می کنیم که از گذشته تا حال ادامه دارد، باید حال کامل به کار ببریم.
(Have you ever eaten caviar? (in your life
آیا تا کنون خاویار خورده ای؟ (در تمام عمرت)
.We've never had a car
آیا تا به حال ماشین داشته ای؟
"Have you read Hamlet?” “No, I haven't read any of Shakespeare's plays."
آیا نمایشنامه هملت را خوانده ای؟» « نه، من هیچ یک از نمایشنامه های شکسپیر را نخوانده ام.)
!Susan really loves that film. She's seen it eight times
سوزان واقعا آن فیلم را دوست دارد. آن را هشت بار دیده است!
.What a boring film! It's the most boring film I've ever seen
چه فیلم کسل کننده ای! این کسالت بارترین فیلمی است که من تاکنون دیده ام.
توجه داشته باشید که:
been ( to ) = visited
?I've never been to China. Have you been there
من هرگز از کشور چین دیدن نکرده ام. آیا تو آنجا را دیده ای؟
هنگامی که از مقطعی از زمان صحبت می کنیم که تا حال ادامه دارد (اخيرا، در این چند روز اخیر، تا کنون، از موقع صبحانه تا حالا، و غیره) از حال کامل استفاده می کنیم :
? .............Have you heard from George recently
آیا اخیرا از جورج (خبری) شنیده ای؟
......I've met a lot of people in the last few days. .....in the last few days
در چند روز اخیر با آدم های زیادی ملاقات کرده ام.
........I'm hungry. I haven't eaten anything since breakfast. (= from breakfast until | now) ........Since breakfast
من گرسنه ام. از موقع صبحانه تا حالا چیزی نخورده ام.
.Everything is going well. We haven't had any problems so far
همه چیز خوب پیش می رود. ما تا کنون هیچ مشکلی نداشته ایم.
.It’s nice to see you again. We haven't seen each other for a long time
چه خوب است که دوباره شما را می بینم. خیلی وقت است که یکدیگر را ندیده ایم.
زمان حال کامل را برای this evening / this morning / today و غیره نیز به کار میبریم مشروط بر آنکه این مقاطع زمانی در موقع ادای جمله هنوز تمام نشده باشند:
I've drunk four cups of coffee today. (perhaps I'll drink more before today finished)
امروز چهار فنجان قهوه خورده ام. شاید تا آخر روز تعداد بیشتری بخورم.)
?Have you had a holiday this year yet
آیا امسال به تعطیلات رفته ای؟
?I haven't seen Tom this morning. Have you
امروز صبح تام را ندیده ام. آیا تو او را دیده ای؟
.Ron hasn't worked very hard this term
رون در این ترم چندان سخت کار نکرده است.
با عبارت های it's the first time یا it's the second time و غیره باید حال کامل به کار ببریم.
برای مثال:
.This is the first time I've driven a car
این اولین بار است که من رانندگی می کنم.
.Don is taking a driving lesson. It's his first one. It's the first time he has driven a car .or He has never driven a car before
دان در حال تعلیم گرفتن رانندگی است. نخستین جلسه اش است. این نخستین بار است که اتومبیل می راند. یا : او تا قبل از این هرگز رانندگی نکرده است.
Sarah has lost her passport again. It's the second time this has happened
سارا دوباره گذرنامه اش را گم کرده است. این دومین بار است که این اتفاق افتاده است.
.Eric is calling his girlfriend again. This is the third time he's called her tonight
اریک دوباره دارد با دوستش تلفنی حرف می زند. امشب این سومین بار است که به او تلفن کرده است.