این سه فعل در نگاه اول هم معنی اند که البته اصلا اینطور نیست و در مورد کاربردشان باید دقت کرد.
نگاه کردن (Look)
⭕️ To look at something for a reason, with an intention.
.نظر افکندن به چیزی به دلیل خاص به منظور و مقصود خاصی
مثال:
▶️Look at that strange man.
به آن مرد غریبه نگاه کن.
▶️Look at the pictures I took on holiday.
به آن عکس که من در تعطیلات گرفتهام نگاه کن.
دیدن (See)
⭕️ To see something that comes into our sight that we weren’t looking for.
.دیدن اتفاقی و گذر چیزی از جلوی چشم که به آن توجه زیادی نداشتیم
مثال:
▶️Did you see that bird? I wasn’t looking for it, it just appeared.
.آن پرنده را دیدی؟ نگاه نمیکردم (انتظارش را نداشتم) یک دفعه ظاهر شد
▶️I saw you driving to work today.
.امروز تو را در حال رانندگی به محل کار (اتفاقی) دیدم.
تماشا کردن (Watch)
⭕️ To look at something carefully, usually at something which is moving.
.با دقت نگاه کردن و نظاره کردن به چیزی که معمولا در حال حرکت است
مثال:
▶️The TV doesn’t move, but you watch the moving images carefully.
.تلویزیون حرکت نمیکند اما تو تصاویر متحرک را با دقت تماشا میکنی
▶️Watch here you are going! You almost stepped on my foot!
!اینجا را تماشا کن(بپا/دقت کن) چهکار کردی! از روی پای من رد شدی