Of course!
البته!
What about a glass of beer ?
با یه لیوان آبجو چطوری ! ؟
All of us were silent.
هممون ساکت بودیم.
Take care of yourselves
مراقب خودتون باشید
It's a piece of cake.
مثل آب خوردنه ! (خیلی آسونه)
Is that a picture of me ?
آیا اون عکس منه ؟!
Its nice of you to see me off.
نظر لطفتونه که بدرقم کردید.
I have a lot of homework.
خیلی کار دارم که انجام بدم.
I've run out of money.
پولم تموم شده.
It's the third of October.
سوم ماه اکتبر هست.
Don't made fun of people.
مردمو مسخره نکن.
.I'm short of money
پول به اندازه کافی ندارم
short of sth = به اندازه کافی نداشتن چیزی
I'm sick of hearing it.
حالم از شنیدنش به هم میخوره.
All of the dogs were alive.
تموم سگها زنده بودند.
He is a man of action.
مرد عمله. ( یعنی رو حرفش میمونه)
She brought a cup of tea to me.
یه لیوان چایی واسم اورد.
She accused me of being a liar.
منو متهم به دروغگویی کرد.
Walk ahead of me.
بیا جلوم واستا.
She gave him a lot of money.
اون پول زیادی بهش داد.
The price of eggs is going up.
قیمت تخم مرغ داره میره بالا.
Let go of my arm.
دستمو ول کن.
Do you think I'm made of money ?
فکر میکنی از پول ساخته شدم ؟ (منظورش اینه که پولی که ازم درخواست کردی خیلی زیاده من همچین پولی ندارم )