A: جک. خسته به نظر میرسی. چی شده؟
B: هفته ی امتحانای آخر ترمه و کل شب بیدار بودم و داشتم درس میخوندم.
A: چند تا از امتحانات مونده؟
B: سه تا دیگهش مونده.
A: در طول ترم خوندی یا اینکه همه چی رو گذاشتی واسه شب امتحان؟
B: اگه در طول ترم میخوندم دیگه لازم نبود تمام شب رو بیدار بمونم.
A: هاهاها. بنظر میرسه که هفته ی سختی رو در پیش داشته باشی.
B: تو بگو، تو چی؟ چی کارا میکنی؟
A: امروز صبح آخرین امتحان پایان ترمم رو دادم.
B: پس کاملا تموم کردی؟
A: نه. یه گزارش دیگه دارم که این جمعه باید تحول بدم. هنوز شروعش نکردم اما باید خیلی سخت باشه.
B: چند صفحه باید بنویسی؟
A: یه مقاله ی ده صفحه ای در مورد رفتار مرسوم برای کلاس روانشناسی 211 ئه.
B: میخوای یکی از امتحانام رو بجام بدی؟
A: اگه میتونستم این کارو میکردم، اما میدونی که ممکن نیست.
B: آره میدونم
A: اگه در مورد کلاس شیمی اشکال داشتی میتونم آخر هفته کمکت کنم.
B: عالی میشه
A: بیا شنبه حول و حوش زمان ناهار با هم باشیم.
B: نمیدونی چقدر برام ارزش داره. ممنون
A: خواهش میکنم. شنبه میبینمت.