از فعل born برای وقتی که
یه نوزاد به دنیا میاد استفاده می شه. مثال:
In
China a new baby is born every five minutes.
در چین هر پنج دقیقه یک
نوزاد متولد می شود.
نکته
1: وقتی مثلا میخوایم بگیم " من سال 1988 به دنیا اومدم از عبارت زیر استفاده
می کنیم. دو جمله ی بعدی صحیح نیست.
I was born in 1988.
I
am born in 1988.
I
born in 1988.
Bear, bore, borne
Bear فعلی هست به
معنای تحمل کردن. مثلا "من نمیتونم این وضعیت رو تحمل کنم".
I can't bear this condition.
گذشته ی این فعل bore و شکل سوم
اون borne هست. مثال های بیشتر:
I can’t bear so much football on television.
من نمیتونم زیاد فوتبالو
توی تلویزیون تحمل کنم.
She has borne all her problems with great courage.
او مشکلاتش را با شجاعت
تحمل کرده است.
فعل bear وقتی استفاده
میشه که میخوایم تولد یه نوزادو توسط مادرش تو جمله بگیم. البته رایج تره که به
جای bear از have استفاده کنیم. مثال:
She bore twelve children in twenty-two years.
او دوازده کودک را در
بیست و دوسال به دنیا آورد.
یا
She had twelve
children
او دوازده کودک داشت.