postpone
به تاخیر انداختن-تعویق انداختن
consent
رضایت دادن-موافقت کردن
massive
بزرگ-عظیم
capsule
کپسول
preserve
سالم نگه داشتن-محافظت کردن
denounce
سرزنش کردن-نکوهش کردن-محکوم کردن
unique
تک-بی همتا
torrent
سیل-سیلاب-رگبار
resent
عصبانی شدن-خشمگین شدن
molest
اذیت کردن-ازار دادن-تجاوز کردن
gloomy
تاریک-دلگیر-غم افزا
unforeseen
پیش بینی نشده-غیر منتظره