complacent
خودخواه/از خود راضی
wasp
زنبور
rehabilitate
نوتوان کردن/توان بخشی کردن
parole
قول شرف/قول مردانه
vertical
عمودی
multitude
جمعیت/گروه بسیار کثیر
nominate
نامیدن
potential
عامل بالقوه/پتانسیل
morgue
مرده خانه
preoccupied
گرفتار/پریشان حواس /شیفته
upholstery
اثاثیه داخلی مثل پرده و امثال ان
indifference
بی تفاوت