candidate
کاندید داوطلب
precede
مقدم بودن/جلوتر بودن از
adolescent
نوجوان/بالغ
coeducation
اموزش و پرورش مختلط (دختر و پسر)
radical
رادیکال/طرفدار اصلاحات اساسی
spontaneous
خود به خود/بی اختیار
skim
به طور سطحی خواندن/شیر خامه گرفته/
vaccinate
واکسن زدن به
untidy
درهم برهم/نامرتب
sensitive
حساس
utensil
ظرف/وسایل
temperate
معتدل/ملایم