tragedy
تراژدی-نمایش غم انگیز
pedestrian
پیاده-وابسته به پیاده روی
glance
نگاه سریع-برانداز کردن
budget
بودجه
nimble
چست و چابک-زرنگ-فرز
manipulate
اداره کردن-دستکاری کردن-دست به عمل شدن
reckless
بی پروا-بی باک-بی ملاحظه
horrid
وحشتناک
rave
دیوانه شدن-جارو جنجال راه انداختن
economical
اقتصادی
lubricate
روان سازنده -چرب کردن-لیز کردن
ingenious
دارای قوه ی ابتکار-هوش-مخترع