Something-somebody-someone
*کلمات فوق فرم مرکب
some می باشند که آنها را در انگلیسی ضمیر نامعین (Indefinite Pronoun) گویند.این کلمات در
جملات مثبت بکار می روند.مثال:
یکی پشت در است.
There is somebody at the door.
یکی پشت در است برو در را باز کن.
There is somebody at the door, go and
answer the door.
من می خواهم چیزی بخورم چون گرسنه هستم.
I want something to eat because I am hungry.
Anything-Anybody-Anyone
این کلمات فرم مرکب any هستند و جزو ضمایر
نامعین بوده و مانند any همیشه در جملات سوالی و منفی دیده می شوند.مثال:
آیا در
انگلستان چیزی خریدید؟(جمله سوالی)
Did you buy anything in England?
خیر،چیزی
نخریدم.(جمله منفی)
No , I didn`t buy anything.
آیا کسی را دعوت کردید؟(جمله سوالی)
Did you invite anybody?
خیر کسی را دعوت نکردم.(جمله منفی)
No , I didn’t invite anybody.
*کاربرد anyone عینا مانند anybody می باشد.
Nothing-Nobody-No
one
این
کلمات نیز که ضمایر نامعین هستند فرم مرکب no می باشد و کاربرد
آنها از لحاظ مثبت یا منفی بودن جمله عینا مانند no بوده یعنی در
جملات مثبت بکار می روند و مفهوم جمله را منفی می کنند.مثال:
دیشب هیچ
اتفاقی نیافتاد.
Nothing happened last night.
کسی که او را دعوت نکرد.(هیچکس او را دعوت نکرد.)
Nobody invited him.
کسی (هیچکس)علاقمند به بازی در آنجا نبود.
No one was interested in playing there.
Nowhere-anywhere-somewhere
این کلمات که آنها را در انگلیسی قیود نامعین
مکان می گویند اشره به مکانی می کنند کخ بطور نامعین در جمله بکار برده شده
است.موارد استعمال آنها در جملات به طریق زیر است:
* Somewhere در جملات مثبت،anywhere در جملات منفی و سوالی و nowhere در جملات مثبت به کار می روند.
( nowhere مفهوم جمله را منفی می
کند)به سه جمله زیر با دقت توجه کنید:
Did you go anywhere yesterday?
آیا دیروز جایی رفتید؟(سوالی)
No, I didn’t go anywhere yesterday.
خیر،دیروز جایی نرفتم.(منفی)
No,
I went nowhere yesterday.
خیر دیروز جایی نرفتم.(منفی)
The book
must be somewhere near here.
کتاب باید
یک جایی نزدیک به اینجا باشد.
I have
decide to go somewhere because I am very tired.
تصمیم گرفته ام به یک جایی بروم چون خیلی خسته هستم.
He lost his money somewhere between his
office and the post office.
او پولش را جایی بین اداره اش و اداره ی پست گم کرد.
Everything-everyone-everybody
بین کلمه everyone و everybody چگونه فرقی
موجود نیست و با هردو کلمه فعل جمله همیشه مفرد است ولی دارای مفهوم جمع هستند و
اشاره به تمام افراد جمله می کنند.مثال:
Everybody likes him=All the people who know
him like him.
همه او را دوست دارند.(تمام افرادی که اورا
می شناسند دوستش دارند.)
Everybody clapped=All the people in the
room clapped.
همه دست زدنند.(تمام افرادی که در اتاق
بودنند دست زدند.)
کلمه
Everywhere
به معنی (هرجا،همه جا،هرجاکه)همیشه با فعل مفرد
بکار رفته و مفهوم جمع دارد مثال:
حالا
همه جا شلوغ است.
Everywhere
is crowded now.
حاضرم
هرجایی که تو بگویی بروم.
I
am ready to go everywhere you say.
Everything:
این کلمه نیز با فعل مفرد بکار برده می شود.و
معادل (همه چیز) all things=در زبان فارسی است.مثال:
Everything that he said was true.=All that
he said was true.
هرچیزی که او گفت صحت داشت.(تمام چیزهایی که
او گفت حقیقت داشت.)